A Cyber Criminal
!...لطفا منطقتان را عقب تر در آورید و پا برهنه وارد شوید
آن خطاط سه گونه خط نوشت؛ یکی را خود خواند و لا غیر... یکی را هم خود خواند و هم غیر، یکی را نه خود خواندی و نه غیر... آن خط سوم... منم! که سخن گویم، نه من دانم، نه غیر من! راست نتوانم گفتن... که من راستی آغاز کردم، مرا بيرون کردند... اگر تمام راست گویمی، به يکبار همه شهر مرا بيرون کردندی... راستی آغاز کردی؟! به کوه و بیابان باید رفت! هر که را دوست دارم جفا پیش آرم! آن را قبول کرد، من... از آن او باشم! اکنون همه جفا با آنکس کنم... که دوستش دارم! تا شوم شکار صید خویش...
نظرات شما عزیزان:
" به کوه و بیابان باید رفت!"
= به کوه و بیابان باید « شد»!
دستور تاریخی اینریختیتره. ولی از طرفی... شما متعلق به کدوم قرن و دوره هستی دوست عزیز؟!
هر چند نظرم کاملاً نسبت به چیزی که از رابطهامون داشتم، برگشت و این مسئله بر میگرده به میشه گفت سه خط آخر؛ البته شاید مفهوم مورد نظر حضرت عالی یک مدل دیگهای باشه یا چیزی توی این مایهها ولی...
خواستم یکم جدی و خشن باشم فقط! موفّق بودم؟
خو، عرضم به حضورت که به شخصه معتقدم متنی که بنده نهادم اینجا، ویرایش شده ـس؛ چون کلن ساختای تاریخی خعلی کم درش دیده می شه. :-? به هر مرتبه، مهم نیت اندرون متن بود، که حاصل شد :-"
خیر :-" والو شایدم بودی، بنده پوستم کلفت بید فی الواقع :-" دوزاریمم گندیده جدیدا، یو نو :-? آدمی بیدم به واقع بی بخار و پشندی در این لحظه! :D
Power By:
LoxBlog.Com |